1- گجتهای پوشیدنی
درحالحاضر یکی از داغترین موضوعات برای آینده تکنولوژی، ادغام آن با وسایل پوشیدنی است. عینکهای دوربیندار (عینک گوگل) یا ساعتهایی که به تماسهای تلفنی شما پاسخ میدهند (ساعت اپل) از محصولاتی هستند که امروزه طرفداران زیادی دارند.
متخصصان صنعت معتقدند ما فعلاً فقط تا سطح این تکنولوژی نفوذ کردهایم. به کمک لوازم الکترونیکی انعطافپذیر، درون لباسها هم کامپیوتر تعبیه خواهد شد. اما بیشتر این گجتهای پوشیدنی وابسته به تلفنهای هوشمندند. نقطه اوج تکنولوژی پوشیدنیها زمانی خواهد بود که بتوانند آزادنه و مستقل کار کنند.
مایک بل (Mike Bell)، رییس بخش تجارت همراه اینتل (Intel) میگوید:
تازمانیکه وسایل هوشمند نتوانند به تنهایی و با اتکا به خودشان کار جذابی انجام دهند، بیش از حد پیچیده خواهند بود و نمیتوانند انتظارات را برآورده کنند. این ابزارها باید بتوانند مستقل باشند و یک کار مهم را به تنهایی انجام دهند تا توجه مردم را جلب کنند. اگر علاوه بر این، بتوانند در زمان اتصال به تلفنهای هوشمند کار دیگری هم انجام دهند، عالی میشود.
2- اَبَرداده و یادگیری ماشینی:
«ابرداده» کلمهای است که این روزها زیاد به گوش میرسد و برای توصیف مجموعههای عظیم دادههای ساختیافته و ساختنایافته که با تکنیکهای پایگاه دادهای قدیمی نمیتوان آنها را پردازش کرد، استفاده میشود. تجزیه و تحلیل ابردادهها چیزهایی را آشکار میکند که قبلاً به دلیل هزینهٔ بالای پردازش دادهها بر ما پوشیده بودند؛ مثل نفوذ همسالان بین خریداران، که تحلیل تراکنشها و دادههای اجتماعی و جغرافیایی خریداران آن را آشکار کرد. با افزایش روزافزون دادههای ذخیرهشده بهصورت آنلاین، بهخصوص وقتی که اینترنت اشیا و گجتهای پوشیدنی نیز به نقطه اوج خود برسند، دنیا بهزودی به آستانه اضافه بودن دادهها میرسد. حرکت در میان این حجم عظیم از دادهها امری ضروری بوده و اینجاست که یادگیری ماشینی وارد میشود. یادگیری ماشینی ربطی به رباتهای خانگی ندارد. در واقع، مفهومی نزدیکتر از خانه است. برای مثال، جعبه دریافت ایمیلهای شما یک پوشه هرزنامه (Spam Folder) دارد و ایمیلهایی که بر اساس یک الگوریتم بر الگوی خاصی منطبق میشود را به این پوشه میفرستد. این الگوریتم یاد گرفته است ایمیلها را به دستههای «هرزنامه» و «غیرهرزنامه» تقسیم کند. بهطور مشابه، صفحهٔ فیسبوک شما پر است از ارسالهای دوستان صمیمیشما، چون الگوریتمی وجود دارد که تمایلات و علاقهمندیهای شما را با توجه به تعاملاتتان (مثل لایک کردن، کامنت گذاشتن، به اشتراک گذاشتن و کلیک کردن) یاد گرفته است.
3- همجوشی هستهای:
همجوشی هستهای دقیقاً مقابل شکافت هستهای قرار میگیرد. در فرآیند شکافت، یک هستهٔ سنگین به دو هستهٔ کوچکتر تبدیل میشود، اما در همجوشی هستهای هستههای سبکتر با هم تلفیق میشوند تا یک هسته سنگین را به وجود آورند.
فرآیند همجوشی همان واکنشی است که انرژی خورشید را تولید میکند. در خورشید طی مجموعهای از واکنشهای هستهای، ۴ ایزوتوپ هیدروژن-۱ به یک هلیوم-۴ تبدیل شده و انرژی بسیار عظیمی را آزاد میکنند. هدف دانشمندان در ۵۰ سال گذشته این بوده که مقدار انرژی آزادشده واکنش همجوشی را کنترل کنند. اگر انرژی حاصل از یک واکنش همجوشی آرامآرام آزاد شود، میتواند برای تولید نامحدود برق مورد استفاده قرار گیرد. علاوه بر این، در این روش هیچ زبالهای تولید نمیشود که برای دفعش به مشکل بخوریم یا با آن اتمسفر را آلوده کنیم. دانشمندان برای دستیابی به رویای همجوشی هستهای باید بر سه مشکل عمده غلبه کنند: دما (برای انجام همجوشی انرژی بسیار زیادی نیاز است؛ اتمهای هلیوم باید تا ۴۰ میلیون درجه کلوین داغ شوند؛ یعنی از خورشید هم داغتر!)، زمان (هستههای باردار شده باید آنقدر کنار هم نگه داشته شوند تا واکنش شروع شود) و در آخر مهار (در این دما همه چیز در حالت گاز است و به همین دلیل مهار کردن آنها یک چالش بزرگ است).
4- خودروهای بدون راننده:
در سال ۲۰۱۲، کالیفرنیا اولین ایالتی بود که رسماً خودروهای بدون راننده را قانونی اعلام کرد. انگلستان هم قرار است امسال همین کار را بکند. سالانه حدود ۱٫۲ میلیون نفر در تصادفات اتومبیلها جان خود را از دست میدهند. آزمایشهایی که تاکنون روی این خودروها انجام شده، نشان میدهد که بسیار امن هستند و تصادفات را کاهش میدهند. در واقع، از لحاظ نظری اگر همه خودروهای یک بزرگراه بدون راننده و متصل به شبکه بودند، هیچ تصادفی نباید اتفاق بیفتد. علاوه بر این، الگوریتمها تضمین میکنند که شما در حین حرکت روانترین ترافیک را تجربه کنید، چون با عملیات ریاضی سرعت نسبی مناسب اتومبیلها برای حرکت با بیشترین سرعت را محاسبه میکنند. البته این یعنی بیشتر مردم باید رانندگی را کنار بگذارند که خیلی برای علاقهمندان به آن خوشایند نیست.
5-واقعیت مجازی:
ریشههای واقعیت مجازی در دهههای ۱۹۵۰ یافت میشود؛ زمانی که کامپیوترها به اندازه یک خانه بودند. یک مهندس برق جوان و تکنیسین سابق رادارهای دریایی به نام داگلاس انگلبرت (Douglas Engelbart) به توانایی کامپیوترها برای تبدیل شدن به صفحه نمایش دیجیتالی پی برد و اساس واقعیت مجازی را پایهگذاری کرد. تابهامروز پیشرفت چندانی در این زمینه ندیدهایم، حداقل نه آنطور که در فیلمها دیده بودیم. اما اگر از درون عینکهای واقعیت مجازی به آینده تکنولوژی در این زمینه نگاه کنیم چه خواهیم دید؟ خب، شاید ببینیم که واقعیت مجازی از بازیهای ویدئویی فراتر رفته است. واقعیت مجازی چند نفره به دانشآموزان اجازه میدهد به سفرهای علمی در اهرام مصر بروند، یا گروهی از دوستان جدیدترین قسمت سریال «بازی تاجوتخت» (Game of Thrones) را با هم ببینند، و یا سالمندان نوههایشان که در آن سوی دنیا زندگی میکنند را از راه دور ملاقات کنند. آینده واقعیت مجازی در گوشی هوشمند شما رقم میخورد و در اصل، وظیفه واقعیت مجازی باید غنیتر کردن واقعیت به وسیله ایجاد ارتباط بینانسانها به شیوههای جدید باشد نه ساختن توهم و خیال. اگر به این سو حرکت کند واقعاً جذاب خواهد شد.